از ظهر تا دم غروب طول کشید
دشتی را شخم زدم تا دفنش کنم
بد عادت شده بود
جلوتر از من راه می رفت تا زودتر به تو برسد
سایه ام را می گویم
که خواب دیده بود تو به دیدارش آمده ای ....
نظرات شما عزیزان:
چقــدر باید بگذرد
تا مـن در مـرور خـاطراتم
وقتی از کنار تــو رد میشوم،
تنـــم نلــرزد…
بغضــم نگیــرد…
تا مـن در مـرور خـاطراتم
وقتی از کنار تــو رد میشوم،
تنـــم نلــرزد…
بغضــم نگیــرد…